حـــسِّ:)خـــآصツ
Mn brgshtmmm


كاش به دل هايمان بگوييم.....


كاش به دل هايمان بگوييم كم تر هوسِ تنوع كنند

آدم ها را رنگ به رنگ عوض نكنند

براي يكديگر تاريخ انقضا نگذارند

اصلا انقدر نگويند

اين نشد يكي ديگر فداي سرت!

نه جانم!

مگر بازار تره بار است

دل است ديگر

آدم است

مگر دلمان چند بار براي كسي مي تپد؟

چند بار براي خنده هايش ضعف ميرود؟

چند بار دلتنگ صدايش

حتي بدخلقي هايش ميشويم؟

اصلا مگر شبيه چشم هايش

در شهر چند تا هست؟

ميبيني؟

آدم ها عروسك هاي پشت ويترين نيستند

اتفاقا بايد هواي يكديگر را بيشتر داشته باشيم

به يكديگر بگوييم

حواست باشد

آدم است

شبيه ندارد

تكرار هم نميشود

مخصوصا صداي خنده هايش

و برق چشمانش

كه شبيه هيچ كس نيست!

پس مراقبت كن

و گر نه

"اين نشد يكي ديگر"

كه نشد حرف آخر...!


♥ نوشته شده در چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت 16:00 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

آی ام خیلی قانع!!!!!!:))


عزيزم!

مي تواني خوشحال باشي، چون من دختر كم توقعي هستم. اگر مي گويم بايد تحصيلكرده باشي، فقط به خاطر اين است كه بتواني خيال كني بيشتر از من مي فهمي! اگر مي گويم بايد خوش قيافه باشي، فقط به خاطر اين است كه همه با ديدن ما بگويند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هي بالاتر برود!

اگر مي گويم بايد ماشين بزرگ و با تجهيزات كامل داشته باشي، فقط به اين خاطر است كه وقتي هر سال به مسافرت دور ايران مي رويم توي ماشين خودمان بخوابيم و بي خود پول هتل ندهيم!

اگر از تو خانه مي خواهم، به خاطر اين است كه خود را در خانه اي به تو بسپارم كه تا آخر عمر در و ديوارآن، خاطره اش را برايم حفظ كنند و هرگوشه اش يادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسي آن چناني مي خواهم، فقط به خاطر اين است كه فرصتي به تو داده باشم تا بتواني به من نشان بدهي چقدر مرا دوست داري و چقدر منتظر شب عروسيمان بوده اي!

اگر دوست دارم ويلاي اختصاصي كنار دريا داشته باشي، فقط به خاطر اين است كه از عشق بازي كنار دريا خوشم مي آيد... جلوي چشم همه هم كه نمي‌شود!

اگر مي گويم هرسال برويم يك كشور را ببينيم، فقط به خاطر اين است كه سالها دلم مي خواست جواب اين سوال را بدانم كه آيا واقعا "به هركجا كه روي آسمان همين رنگ است"؟! اگر تو به من كمك نكني تا جواب سوالاتم را پيدا كنم، پس چه كسي كمكم كند؟!

اگر از تو توقع ديگري ندارم، به خاطر اين است كه به تو ثابت كنم چقدر برايم عزيزي!

و بالاخره...

اگر جهيزيه چنداني با خودم نمي آورم، فقط به خاطر اين است كه به من ثابت شود تو مرا بدون جهيزيه سنگين هم دوست داري و عشقمان فارغ از رنگ و رياي ماديات است.

♥ نوشته شده در دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 16:51 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

مگس معمولیم:)


من مگســـــــــــ معمولیــــــــــــمشما چطــــــــــــــور؟؟؟؟؟

♥ نوشته شده در چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 16:55 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

بدون شرح...


بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اینمــــــــــــ از سوتی یکــــــــــــی از اقوام

♥ نوشته شده در چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 16:52 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

واسه......


♥ نوشته شده در چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 16:49 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

هیچ چیز و هیچ كس نمیتونه حال منو خراب كنه



از صبح توی كافه
روبروی چشمات میشینم ،
حرفای جدی میزنیم
تصمیمای زیادی میگیریم
و بعضی وقتا
قاه قاه میخندیم
انقدر درگیر بودنت شدم كه
دیگه هیچ چیز و هیچ كس
نمیتونه حال منو خراب كنه
حتی همین آقا كه دست گذاشته رو شونم و
با تعجب بهم میگه ؛
با كی حرف میزنی؟!
و من........

♥ نوشته شده در چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 16:25 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

نمیدونم...



حس و حال عجیبی دارم
دلم تنگ نیست ،
حوصلم هم سر نرفته،
انتظار هم نمیكشم،
غصه هم نمیخورم ،
اما...
نمیدونم...

♥ نوشته شده در چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 16:19 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

روز دختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر


عکس تبریک روز دختر + متن تبریک


رووووووووووووزتون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــت آجووووووهای مجازیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

♥ نوشته شده در دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت 16:32 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

تنها یادآوری به تعویق می افتد...



دل تو چی میگه؟
ـــ
آنقدر ها هم به فراموشی اعتماد نکن
کافی است
یک روز که برای مسافرت
رخت و لباست را مرتب می کنی
از تاریکی جیب یک شلوار
بلیطی مچاله را بیرون بکشی
بلیط مچاله هم که باشد
می تواند سفری تا کشتار موذیانه ی حافظه ترتیب داده باشد
می تواند دستت را بگیرد
لابلای تمام صندلی های سینما بگرداند
از کسالت باجه ها و بوفه ها عبورت دهد
و دست آخر برت گرداند به همین اتاق
کنار همین ساک مرتب و محزون

بهتر بود همانجا ریز ریزش می کردی
در همان راهروی مدور
که از هیچ شعاعی
زنی را به سالن انتظار معرفی نکرد

راستی که آدمیزاد
هیچ چیز را فراموش نمی کند
تنها
یادآوری اش را به تعویق می اندازد

♥ نوشته شده در يکشنبه 1 مرداد 1396 ساعت 14:29 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

کاش یه مغازه ای بود که.....



کاش یه مغازه بود
آدم میرفت
میگفت
بی زحمت یه کم "خیال خوش" میخوام
ببخشید این "خنده ها از ته دل" چندن؟
آقا!
این "آرامشا" لحظه ای چند؟
این"بی خیالیا" که میپاشن رو زندگی مشتی چند؟
ازین "روزایی که بی بغضن" دارین؟
ازین "سالایِ بی رنج" اندازه دل ما دارین؟!
این "شادیا" دوام دارن؟!
نه...
کاش یه جایی بود میشد رفت و بگی آقا یه "زندگی" میخوام
بی زحمت جنس خوبش ...

♥ نوشته شده در يکشنبه 1 مرداد 1396 ساعت 14:26 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

Design By : Bia2skin.ir