حـــسِّ:)خـــآصツ
Mn brgshtmmm


به رو خودم نمیارم....



بیا یه قراری بذاریم.!
نیمه شبه جمعه با یه کت و شلوارِ مشکی و همون کروات که بهونه ی همیشگیت برای نزدنش این بود که حالتِ خفگی بت دس میده با موهای مرتب شده و بوی کپیتان بِلک که بیشتر اوقات باش دوش میگرفتی و با یه شاخه گلِ رز جلوی کافه ی همیشگیمون منتطرم باش منم یه ربع بعدش از پشت بهت نزدیک میشمو دسمو میذارم رو چشت تو هم مثلِ همیشه سریع دسمو بندازی پایین و بگی:این کارا چیه؟زشته مردم نگاه میکنن!بعد با حالتِ عصبی به لباسام نگاه کنی و بگی باز که این پالتویِ کوتاتو پوشیدی مگه یقشو با قیچی جر نداده بودم که دیگه نپوشیش؟منم با نیشخند ابروهامو بالا پایین بندازومو بگم: اتفاقا اینطوری جذاب ترم شده دست درد نکنه.!
بعد با حرص دسمو بگیریو بگی بریم تو...!منم به سختی جلویِ خندمو میگیرمو به رو خودم نمیارم که 12شبه و هیچ کافه ای تا این ساعت باز نیس حتی کافه ی همیشگیمون...!
به رو خودم نمیارم که منو تو اصلا با هم کافه نرفتیم...
به رو خودم نمیارم که به رزِ قرمز حساسیت داری...
به رو خودم نمیارم که از بویِ کپیتان بِلک نفرت داری... من دیگه حتی نبودنتم به رو خودم نمیارم...!

♥ نوشته شده در چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت 16:22 توسط 🐨دخی دیوونه🐨 :

Design By : Bia2skin.ir